نقاله‌ها ثانیه به ثانیه از زباله‌های بدهیبت و بدبو پر می‌شوند و از جلوی چشم کارگرانی که پای دستگاه ایستاده‌اند، ‌می‌گذرند. ابری سیاه از لشکر مگس‌ها دور نقاله را گرفته و به سر و صورت کارگران می‌خورد؛ آن طرف زوزه سگ‌های گرگ‌نما یک لحظه قطع نمی‌شود. اینجا همه چیز وهم‌انگیز و ترسناک است. حتی آفتابی که با شدت می‌تابد تا بوی تعفن را چندبرابر کند.

آرادکوه

همشهری آنلاین - مجید جباری: کمتر از یکی دو ساعت است که کارش را شروع کرده، اما به اندازه یک روز کاری سخت و دشوار، چهره‌اش خسته و تکیده است. تازه ۴۰ ساله شده اما خطوط عمیق روی پیشانی و چین و چروک‌های پای چشم‌اش حکایت دیگری در مورد سن و سالش روایت می‌کند. انگار ۵۰ ساله باشد یا حتی بیشتر. می‌گوید: «۱۶ سال در میان کوهی از زباله کار کنی، معلوم است که پیر و شکسته می‌شوی و چهره‌ات تکیده می‌شود.»

احمد* یکی از قدیمی‌ترین کارگران اینجاست؛ روزی ۸ تا ۱۰ ساعت کار می‌کند. او در همه این سال‌ها،  روزش را در مختصاتی شب کرده که کمتر کسی تحمل لحظه‌ای ماندن در آنجا را دارد. اما برای این کارگر کهنه کار، شرایط سخت، سال‌هاست عادی شده؛ ساعت‌ها روی کوهی از زباله‌ می‌ایستد و از آن ارتفاع لزج و بدبو، کارگرانی را می‌پاید که مشغول دفن کردن زباله‌های تهران هستند.

دیگر عکس‌های این گزارش را در اینجا ببینید

در این ارتفاع که دور تا دورش را انبوه زباله محاصره کرده، کافی است نسیمی بوزد؛ آن وقت است که گرد و خاک و بوی تعفن امان کارگران را می‌بُرد. احمد حرف‌ها و خاطرات زیادی از سال‌ها کار در این جا دارد: «چند سال قبل یکی از روزهای گرم تابستان، کارگری که گرمای هوا و تشنگی امانش را بریده بود، بدون اینکه قوانین و مقررات بهداشتی مجتمع را رعایت کند، یکی از بطری‌های آب معدنی که روی نقاله غلت می‌خورد را یک جا ، سر کشید و ساعتی بعد جانش را از دست داد؛ بی خبر از اینکه به جای آب، لیدوکائین داخل بطری است.»

اینجا مجتمع پردازش و دفن زباله‌ آرادکوه است در ۴۰ کیلومتری پایتخت. جایی که همه زباله‌های تهران را یک‌جا در دل خود جا داده، هزاران تن پسماندی که مردم در شبانه‌روز تولید می‌کنند بدون آنکه از سرنوشت آنها خبری داشته باشند.

سگ‌ها دنبال بوی خون

محل تجمع زباله‌های بیمارستانی اولین محلی است که همراه احمد به آنجا می‌رویم. کارگران کیسه‌های بزرگ زرد رنگ را  در یکی از بالاترین قسمت‌های آرادکوه روی تپه‌های مرتفع خاکی و سلول‌های بهداشتی مخصوص دفن می‌کنند و روی آن آهک می‌ریزند. حضور سگ‌های بزرگ و قوی هیکل در کنار زباله‌های بیمارستانی عجیب است. کسی دلیل حضور آنها در این بخش از آرادکوه که خبری از پسماند خوراکی نیست را نمی‌داند، احمد اما جواب پرسش سرگردان ما را می‌دهد: «بوی خون ته مانده سرنگ‌ها و سرم‌ها، سگ‌ها را  به اینجا می‌کشاند.»

کارگری در میانه ته مانده‌های پایتخت نشینان| از سند و طلا تا جنین سقط شده و سلاح سرد در زباله‌ها | سگ‌ها به دنبال بوی خون می‌آیند


ساعت‌ها حضور در کنار زباله‌های خانگی برای بیمار شدن آنهایی که در این فضا کار می‌کنند، کافی است؛ اما محل دفن روزانه ۱۲۰ تن زباله بیمارستانی پرخطر تهران بیشتر از دیگر قسمت‌ها، کارگران را در معرض ابتلا به بیماری  قرار می دهد؛ به ویژه در روزهای کرونایی. احمد وحشت روزهایی که کرونا جولان می‌داد و حجم زباله‌های بیمارستانی زیاد شده بود، را به یاد می‌آورد: « کار در این مجموعه به طور طبیعی سختی‌های زیادی دارد اما بعد از کرونا این سختی به ویژه برای کارکنان دفن پسماند بیمارستانی چند برابر شده بود. مخصوصا در اوج روزهایی که روزانه چند صد نفر بر اثر ابتلا به کرونا می‌مردند، سر و کار داشتن با زباله‌های پرخطر، دلهره‌آور بود؛ من از مریض شدن خودم نمی‌ترسیدم؛ نگران خانواده بودم. به دلیل سر و کار داشتن با زباله‌های خطرناک احتمال ناقل بودنم زیاد بود؛ اینکه خدای نکرده همسر و بچه‌هایم از من کرونا بگیرند، کابوس شب و روزم بود که هیچ وقت فراموش نمی‌کنم. یادم می‌آید در اوج کرونا وقتی به خانه می‌رسیدم، به بچه‌هایم نزدیک نمی‌شدم و از بغل کردنشان طفره می‌رفتم تا خدای نکرده مریض‌شان نکنم. در روزهایی که همه توجه‌ها به دکترها و پرستاران بود؛ کسی به ما فکر نمی‌کرد و سراغی از ما نمی‌گرفت.»

سفیران بازیافت و تفکیک پسماند

حوالی ظهر است؛ آفتاب بالای سرمان رسیده و بوی تعفن را شدیدتر می‌کند. از آن طرف مگس‌ها حتی اجازه نمی‌دهند برای آب خوردن، لحظه‌ای ماسک از صورت برداریم و همه اینها شرایط را سخت‌ و غیر قابل تحمل می‌کند. با دیدن این صحنه‌های تلخ و دشوار که تک تک کارکنان آرادکوه برای جمع آوری و دفن پسماند نزدیک به ۹ میلیون نفر جمعیت تحمل می‌کنند، به این فکر می‌کنم که ما شهروندان چطور می‌توانیم این بار سنگین را بر دوش آنها سبک‌تر کنیم؟احمد در جواب پرسش‌هایم می‌گوید: «هر کسی که از اینجا دیدن می‌کند این سوال برایش پیش‌ می‌آید؛ واقعیت این است که مردم ما خیلی زباله‌ تولید می‌کنند، مدیران اینجا می‌گویند سه برابر استاندارد جهانی و شاید هم بیشتر. ولی کاری که از دست من برآمده، این است که به همه ساکنان آپارتمان ۱۵ واحدی که در آن زندگی می‌کنم، روش‌های تفکیک پسماند را یاد داده‌ام که حالا بعد از چند سال کمترین زباله را در بین همه محله تولید می‌کنند که همین هم برایم ارزشمند است. دختر بزرگم هم که یک بار اینجا آمده و تقریبا با کارم آشنا شده در جمع‌های خانوادگی و دوستانه از سختی کارم می‌گوید و سعی می‌کند راه  و روش‌ درست تفکیک زباله و مواد دور ریختنی را به همه یاد بدهد. همه کارکنان این مجموعه و خانواده‌هایشان به نوعی سفیرانی هستند که می‌توانند روی دیگر همشهریان تاثیر بگذارند.»

شیرابه‌هایی که باعث بیماری پوستی می‌شوند

در ماشین احمد مشغول بازدید از محلی هستیم که زباله‌های تر را روی هم دپو  و به مدت دو سه ماه هوادهی می‌کنند تا برای تولید کود کمپوست خشک شوند.

کارگری در میانه ته مانده‌های پایتخت نشینان| از سند و طلا تا جنین سقط شده و سلاح سرد در زباله‌ها | سگ‌ها به دنبال بوی خون می‌آیند

همه کارها در این مجتمع، دشوار و طاقت فرسا به نظر می‌رسد اما به نظر احمد رویارویی با شیرابه‌ها سخت‌ترین بخش کار در آرادکوه است. «شیرابه ها؛ شیرابه هایی که از زباله‌های تر ترشح می شود، بدترین قسمت کار است که علاوه بر بوی تند و متعفنی که دارد، انواع انگل ها و بیماری ها را هم در خود دارد. تا حالا چندین بار بیماری پوستی گرفته‌ام. خیلی از همکاران هم به مشکلات تنفسی و انواع بیماری‌ها مبتلا شده‌اند.»

کنایه دیگران فقط به خاطر بوی لباسم

سختی‌ها و دشواری‌ها بیرون از آراد کوه هم امتداد دارد، مثلا وقتی که بوی تعفن شیرابه، ریه‌ها را پر کرده و ساعت‌ها بعد از پایان کار، هنوز هم حس‌شان می‌کنند، یا وقتی تنش‌شان بوی زباله‌ می‌گیرد و دیگران آنها را با دیده تمسخر نگاه می‌کنند. «چند ساعت کار کردن در بین زباله‌ها باعث می‌شود که سر تا پایمان بوی زباله بگیرد. بعضی روزها که از سرویس جا می‌مانم، مجبور می‌شوم با ماشین خطی به خانه برگردم؛ بعضی از راننده‌ها طوری رفتار می‌کنند که وسط راه از بوی بد لباسم خجالت می‌کشم و از ماشینش پیاده می‌شوم. یکی نیست بگوید بوی لباس من از زباله‌هایی است که خود شما تولید می‌کنید، این چیزها آدم را غمگین می کند، همین نگاه‌ها و حرف‌های نیش و کنایه دار که تمامی هم ندارد.»

از سند و طلا تا جنین سقط‌شده و سلاح سرد در زباله‌ها

بین زباله‌هایی که روی نقاله‌ در حرکت اند، چیزهای عجیب و غریب زیاد دیده می‌شود، لنگه کفش، عصای خرد شده، تکه‌های آجر و بتن خرد شده، ژیلت‌های بدون سرپوش، دندان مصنوعی کهنه، ماشین پلاستیکی که روزی همبازی پسربچه‌ای بوده، تکه شیشه‌های خرد شده، گلسری که انگار از موهای بلند دخترکی جدا شده، داروهای از تاریخ انقضا گذشته و... اما بعضی چیزهایی خیلی خیلی عجیب‌ترند. «بارها برای خودم پیش آمده که پول نقد، طلا و جواهرات، مدارک هویتی، موبایل، سند خانه و ...در میان زباله‌های خانگی پیدا کردم. در چنین مواقعی اشیاء گمشده شهروندان را به حراست تحویل می‌دهیم تا برای پیدا کردن صاحب آن اقدام کنند. سلاح سرد تا دلتان بخواهد در بین زباله  پیدا می شود. سلاح گرم و مهمات آن هم بارها لا به لای زباله‌ها پیدا کرده‌ایم. در بین زباله‌ها حتی با جسد انسان، دست و پای قطع شده و حتی جنین هم رو به رو شده ایم. در این مواقع با پلیس آگاهی و پزشکی قانونی تماس می‌گیریم که آنها بلافاصله در محل حاضر می شوند و مراحل قانونی و هویتی را انجام می دهند.»

جهنم آرادکوه

آرادکوه یک لحظه آرام و قرار ندارد، اینجا همه‌چیز و همه کس روی دور تند است. هر دقیقه یک کامیون از راه می‌رسد و چند لحظه بعدتر زباله‌ها در سوله‌های هزار تنی تلنبار می‌شوند. حیرت می‌کنیم از حجم زباله‌هایی که وارد مجتمع می‌شوند، یعنی این همه زباله برای یک روز ما تهرانی‌هاست؟

کارگری در میانه ته مانده‌های پایتخت نشینان| از سند و طلا تا جنین سقط شده و سلاح سرد در زباله‌ها | سگ‌ها به دنبال بوی خون می‌آیند

تفکیک همه این مواد به غیر از پسماند بیمارستانی و نخاله‌های ساختمانی در بخش پردازش صورت می‌گیرد. دستگاه‌های غول پیکر فلزی که به آن «سَرَند» می‌گویند با سر و صدای سرسام آوری زباله‌های حجیم را جدا می‌کنند و مواد کوچک‌تر را روانه نقاله می‌سازد تا ده‌ها کارگر حاضر در آنجا، زباله‌ها را دستی تفکیک کنند.

مجید، سرکارگر بخش پردازش پسماند آرادکوه، درست بالای سوله های هزار تنی زباله درون اتاقک کوچک و شیشه‌ای کار می‌کند که اپراتورهای دستگاه‌ها در آن مستقر هستند. از ماشین که پیاده می‌شویم تقریبا ۱۰ متر تا این اتاقک فاصله است و مسیرش از بین دو سوله بزرگ که هر کدام هزار تن زباله را در خود جا داده است، می‌گذرد. انبوه مگس‌ها همهمه می‌کنند و مسیر را سیاه‌تر از آنی که هست نشان می‌دهند.

با اینکه تقریبا سری به همه بخش های مجتمع زده‌ایم اما اینجا جهنم آرادکوه است. تحمل بوی متعفن زباله و حجم مگس‌هایی که ویز ویز صدایشان در اینجا به نویز بزرگ و آزاردهنده تر تبدیل شده، غیر ممکن است؛ حتی برای کارگران دیگر قسمت‌ها. «همکارانی که در بخش‌های پردازش و جاهای دیگر کار می‌کنند هم برای عبور از کنار سوله‌های ورودی زباله، راهشان را کج می‌کنند. مقصد همه زباله‌های تهران که شب‌ها با کامیون ها از مخازن سر کوچه ها و خیابان ها جمع می شود، همین‌جاست.»

دست‌های بریده از زباله‌های تفکیک‌نشده

به اتاقک که می‌رسیم، با آب خنک از ما پذیرایی می‌شود تا مجید و کارگرانی که برای ناهار خوردن دست از کار کشیده‌اند، برگردند. ماسک را پایین می‌زنم تا گلویی تازه کنم اما هجوم مگس‌ها به سمت صورت و دهانم، از نوشیدن آب منصرفم می‌کند. «کار در قسمت پردازش خیلی سخت است. تحمل بوی تعفن زباله‌ها و شیرابه‌هایش و مگس‌های بی‌شماری که مخصوصا در فصل گرما دمار از روزگارمان در می‌آورد، ‌کار هر کسی نیست. اما چاره ای جز این نداریم. به هر حال کارمان را قبول کرده‌ایم و تلاش می‌کنیم به بهترین شکل آن را انجام دهیم.»

کارگری در میانه ته مانده‌های پایتخت نشینان| از سند و طلا تا جنین سقط شده و سلاح سرد در زباله‌ها | سگ‌ها به دنبال بوی خون می‌آیند

مجید از اینکه مردم هنوز روش تفکیک پسماند را یاد نگرفته اند و به همین واسطه، خیلی از همکارانش اینجا  آسیب دیده‌اند، ناراحت است. «ای کاش مردم اشیاء تیز و برنده‌شان را قاطی زباله‌هایشان نکنند. بارها برای خودم و دیگر کارگران در پای نقاله پیش آمده که  هنگام باز کردن کیسه زباله، انگشتمان از روی دستکش  بریده؛ بعضی شهروندان، شیشه شکسته خانه و یا ظرف و ظروف شکسته را درون سطل‌های زباله می‌ریزند، بدون‌آنکه بدانند برای ما چه تبعاتی دارد.»

سینه‌مان از بوی بد به تنگ می‌آید

ساعت ۲ بعد از ظهر است؛ ۴ ساعت از حضورمان در آراد کوه می‌گذرد. من و همکارانم حال و روز خوشی نداریم. بوی زباله مشاممان را پر کرده و حالت تهوع امان‌مان را بریده است. به کارگرانی فکر می‌کنیم که در این هوای بد، هر روز چندین ساعت اینجا کار می‌کنند و دم و بازدمشان بوی زباله گرفته، به آدم‌هایی که چهره‌شان پیرتر از سن‌شان است. به این وضع عادت کرده‌اید؟ «نه! هرگز. مگر می‌شود به بوی تعفن عادت کرد؟ گاهی اوقات سینه‌مان از این بوی بد تنگ می‌شود.»
احمد حالمان را که می‌بیند، ما را راهی ساختمان اداری می‌کند و از هم خداحافظی می‌کنیم. چند لحظه بعد صورتم را که برمی‌گردانم، می‌بینم به سمت زمین خم شده و لیوان کاغذی را بر می دارد و به سمت سطل زباله می‌برد؛ پشتش کوهی از زباله روی هم تلنبار است.

* این نام مستعار است چون این کارگر نمی‌خواست اطرافیانش از شغلش باخبر شوند.

عکاس: محمد عباس‌نژاد

کد خبر 681778

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 69
  • نظرات در صف انتشار: 24
  • نظرات غیرقابل انتشار: 13
  • IR ۱۴:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    131 1
    خدا حفظتون کنه انشاالله....
  • Masoomah IR ۱۵:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    132 0
    خداخیرهمشون رو بده وخداهمیشه حافظ خودشون وخانوادشون باشه.کاش یادبگیریم که پسماندهارو چجوری تفکیک کنیم.
  • دیبا IR ۱۵:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    144 2
    کار شما به اندازه دکترها و معلمین و پرستارها با ارزش و مهمه. خدا قوت عزیزان زحمتکش بی ادعا.دست همه تون رو میبوسم. بلا به دور انشاالله.
  • ناشناس IR ۱۵:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    بجای تبلیغ فرزند اوری فرهنگ تفیک زباله به مردم آموزش بدن صدا و سیما
    • حرف حق IR ۲۳:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      18 36
      اشتباه مثبت دادم.الان تبلیغ فرزند آوری نشه دیگه همه چیز درست میشه؟هر چیزی سر جای خودش و با اصول درست باید باشه و لازمه
    • مام IR ۰۵:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
      12 3
      چه ربطی داره هرچیز جای خود
  • IR ۱۵:۲۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    118 3
    خدا حفظشون کنه
    • IR ۱۷:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      16 32
      الان ربطش به فرزند آوری چی بود؟ چیزبه فلان چه ربطی داره؟
    • S IR ۲۳:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      40 7
      ربطش اینه که صدا و سیما و دولت قدرت خیلی زیادی برای تبلیغ و فرهنگ سازی داره اما متاسفانه فرهنگ درست و هرگز تبلیغ نمیکنه می‌تونه یه همچین کار مفیدی رو ترویج بده اما فقط با تبلیغ فرزند آوری تو این وضع اعصاب مردم و خراب میکنه
  • IR ۱۵:۲۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    103 0
    واقعا خسته نباشید ـ هیچ کس به فکر این نیست که زباله هایی که تولید میکنند . کارگران زحمت کش برای دفعشان چقدر زحمت میکشند و چه سختیهایی که تحمل میکنند ـ به همه کارگران زحمت کش کشورم خسته نباشید میگم
  • رویا IR ۱۵:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    97 2
    واقعا خداقوت خدمت شما عزیزان زحمتکش..یه سوال دارم ..شیشه های شکسته و اشیا برنده رو باید کجا بذاریم که قاطی بقیه زباله ها نشه و جداگانه ببرن؟؟
  • اسماعیل IR ۱۵:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    64 2
    خدا قوت خسته نباشید
    • IR ۱۹:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      15 2
      مراکز بازیافت شهرداری
  • هادی IR ۱۵:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    69 3
    خدا قوت به همه این عزیزان دست تک تکشونو میبوسم واقعا کار پر زحمتیه
    • IR ۲۳:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      28 1
      طاهر ترین روزی ها نصیب تان ،خوش عطر وبوترین جای بهشت روزی تان،خدا قوت مردان از دیده پنهان
  • IR ۱۶:۱۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    66 2
    دولت چرا فن‌ها قوی نصب نمیکند که مگس ویو را بالا ببرد و هردو روی المنت بسوزد
    • مجيد IR ۲۰:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      18 1
      حدود 6 هزارتن زباله هر روز ميرسه به اين محل....فكر نكنم چنين امكاني وجود داشته باشه.حداقل توو كشور ما چنين چيزي بعيد به نظر ميرسه
  • فاطمه IR ۱۶:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    61 0
    تفکیک زباله انجام دادم فقط با شیشه شکسته باید چکار کرد؟ واقعا کار سختی هست خدا قوت
    • IR ۲۲:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      24 1
      شیشه ها رو جمع کن به محل بازیافت ببر یا مکان هایی هستن که بازیافت رو میخرن شیشه هم کیلویی میخرن ببر اونجا
  • خدا حفظشون کنه وقوت بده بهشون که از پسش بربیان🤲 IR ۱۶:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    52 1
    خدا حفظشون کنه وقوت بده بهشون که از پسش بربیان
  • زف IR ۱۶:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    47 0
    خدا توان شما رو زیاد کنه اللهم عجل اولئک الفرج
  • احمد IR ۱۶:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    60 1
    سلام وخداقوت مردشمایی ماه ها اداشودرمیاریم باغیرت
  • شهروند تهراني IR ۱۶:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    18 0
    شرمساريم. دست تك تك شما عزيزاني كه روي چشم ما جا داريد رو مي بوسم. از امروز سعي مي كنم كمتر زباله درست كنم. مواد تيز رو هم جدا مي كنم. قول مي دم
  • عماد IR ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    22 0
    خدا تمام کارگر های زحمتکش رو در سلامت کنار خانواده هاشون نگه داره من و خانواده همه زباله هارو جدا می‌کنیم و خشک و تر هرکدام در کلیه جدا میزاریم ولی هنگام جمع آوری مامور شهر داری که برای جمع کردن میاد همه رو باهم قاطی میکنه یا قبل از اونا زباله گرد ها با این که معلومه کدوم کیسه زباله خشک و کدام تر بازهم کیسه ها رو پاره میکنن
  • IR ۱۶:۵۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    14 2
    کشورهای دیگه اینکارو ربات انجام میده انسان قبول نمیکنه
  • یکتا IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    10 0
    دمتون گرم.واقعا باید دستشون‌رو بوسید
  • علی IR ۱۷:۰۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    13 0
    ❤️❤️❤️❤️درود
  • IR ۱۷:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    15 0
    ان شالله خیر ببینیدعافبت بخیرشویدوهرآنچه مخواهیدخدا بهتون بده وبه ماهم فهم تفکیک زباله
  • IR ۱۸:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    13 0
    شهرک صنعتی برای بازیافت زباله ومکانیزه ایجاد می کردن تا برق تولید می شد کمپوست برای گیاهان
  • آفتاب IR ۱۹:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    22 0
    سلامت باشید و خرم کار شما واقعاً مانند جهاد فی سبیل الله خدا خیرتون بده
  • مهدی IR ۲۰:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    46 0
    بسیار ممنون از گزارشگر این خبر به شدت از نوع نوشتن لذت بردم ، انگار خودم اونجا وایسادم و دارم حس میکنم خداوند به همه کارگران این بخش سلامتی بده و سایشون بالای سر خانواده باشه
  • حمید IR ۲۰:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    24 1
    خدا بهتون سلامتی بده انشاالله، دست مریزاد به این همه غیرت
  • رضا IR ۲۱:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    39 2
    حقیقتا جای تاسف دارد، همسر من پرستار است و در دوران کرونا سه بار مبتلا شد ، اما هر بار انبوهی از همسایگان، دوستان و همکاران برای بهبودیش دعا کردند و از خدماتش قدر دانی. حتی از پرسنل زحمتکش گورستانها هم گزارش تهیه شد ، اما تا کنون از این عزیزان نامی ذکر نشده. شایسته است مسئولان دست این زحمتکشان راببوسند و لحظاتی را در کنار آنان کار کنند تا مصائب آنان را درک کنند و به خود غره نشوند.
  • محب علی عاقبتی IR ۲۱:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    61 0
    ای کاش و ای کاش مسیولین بفکر ما کارگرها بودن ما که همیشه فقط با آشغال سرو کار داریم بخدا کمترین امکانات در خوابگاهمان نیست حتی یک کولر در این روزهای گرم خوابگاه دو‌متری گرم ،،حقوقمان که نگم 3800نه سختی کار داریم نه سنوات نه هیچی ،،اگر یکروز ما نباشیم چه بر سر شهر و شهروندان میاد تا حالا کسی فکر کرده ،،پس چرا بجای حمایت همیشه مورد تمسخر قرار می‌گیریم ،،فقط کافی به لحظه خودتون رو جای ما بگذارید از خانواده دور ،،منت پیمانکار رو سرمون مستأجری و خرج زندگی آخه آقای شهردار با 3800چکار کنیم شما رو به هر کسی می پرستید پیمانکار رو حذف کنید من بیسواد نیستم ولی مردم ما را به چشم بیسواد و‌گاها عقب مانده خطاب میکنند راست میگن اگر عقب مانده نبودیم می‌تونستیم با کلاهبرداری و سرکیسه کردن مردم بهترین زندگی رو داشته باشیم ،،درد دل یک پاکبان
    • خالقی IR ۰۰:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
      9 0
      قابل توجه پشت میز نشینانی که غرور و تکبّر و منیّت را همراه با منّت گذاری بر دیگران و از همه ی عالم طلبکار بودن را با خودشان حمل میکنند . خدا به این کارگرها صبری جمیل و عاقبتی جلیل عنایت بفرماید. دوستتان دارم ای تمام پاکی و سلامتی آفرینان تهران بزرگ .
  • IR ۲۱:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    40 0
    سلام درود بی پایان به سفیران گم نام سلامت شما کسانی هستی که بی ادعا در حفظ پاک بودن جامعه جهاد واقعی در راه سلامت وزنده ماندن دیگران از جان خود مایع میگزارید
    • IR ۲۲:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
      25 0
      واقعا دستشون درد نکنه وخدا قوت بهشون میگم خیلی کار سختیه همیشه با خودم فکر میکم این زباله رو چکار میکنن وهمیشه سعی میکنم زباله هارو تفکیک کنم وهیج وق ت نه شیشه شکسته ونه ژیلت داخل سطل آشغال نمیریزم حتی بعضی مواقع پوست میوه هاروهم توی باغچه دفن میکنم
  • شادی IR ۲۲:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    13 3
    خدا قوت
  • کریمی IR ۲۲:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    19 1
    کارشون از همه سخت‌تره. کاش میگفتین چقدر حقوق و مزایا میگیرن. کاش به مردم بخصوص دانش آموزها آموزش بدین با زباله تفکیک شده چکار کنن. من که زباله خشک رو میذارم کنار سطل زباله بزرگ محل تا زباله‌گردها اون رو بردارن
  • م IR ۲۲:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    13 0
    درود به شما مردان زحمت کش
  • IR ۲۲:۵۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    10 2
    خداحفظ کنه این کارگران عزیز را.چرا پسماندهای ما ایرانیها زمین تا آسمان با پسماندی کشورهای غربی فرق میکنه؟! . بالاخره یکعده باید این زبالههارو تفکیک کنه.مثل خیلی ازکشورهای دیگه. درضمن اگه شهرداری این سگهای وحشی رو یکجوری نابودکنه بدنیست. چون نگران نباشید منقرض نمیشوند
  • محبوبه فراهانی IR ۲۳:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    10 1
    بهتری کاری که ما میتونیم بکنیم اول تولید کمتر زباله وبعدتفکیک زباله تروخشک هست وجدا کردی اشیا تیز وبرنده وقرار دادن در ظروف پلاستیکی محکم ودر بسته من بیشتراز 32 سال هست که زباله رو با آموزش برادر مرحوم م جداسازی و خشک تر جدا در سطل زباله میگذارم
  • Rezaei IR ۲۳:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    22 0
    یکی از اشناهای منم تو کار زباله میگه ادم با دستو پای قطع شده و تکه تکه شده و یا جنین های مرده در داخل نایلون های سیاه چند لایه بسته شده پیدا میشه میگه هربار که به نایلون سیاه چند لایه میرسیم در دلمان دعا میکنیم هرچی باشه باشه فقط توش ادم نباشه
  • IR ۲۳:۰۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    21 0
    حلال ترین روزی مال شماست
  • امید IR ۲۳:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    13 0
    همه دنیا از رباط و دستگاه های تفکیک زباله استفاده میکنند ما روی نفت وگاز خوابیدیم وچون امکان تولید جرقه واتش سوزی از دستگاههای مکانیزه ورباطها وجود دارد وکشورما هم روی نفت وگاز خوابیده امکان انفجار حاصل از جرقه دستگاهها هست به همین خاطره که از عوامل انسانی بجای رباط استفاده میکنند باور کنید به همین علته فقط./ فکر دیگه ایی کنید مدیونید!!!
  • حمید IR ۲۳:۳۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    17 0
    انشاالله خدا بهتون خیروسلامتی بده ۔واقعآ نانی که به خانوادتون میدید حلال هست
  • جمالی IR ۲۳:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    20 1
    خدا قوت اجرتون با خدا واقع کار سخت و طاقت فرسایی است کاش بجای اضافه کردن حقوق پشت میزنشینان که کارشان تلفیقی از گیم کامپیوتری زیر کولر گازیست به شغل هایی مثل شما ارزش بدن و تجلیل کنند
  • zohre71 IR ۲۳:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    0 15
    الهی بمیرم برای سگهای بیچاره که به این زباله ها رو میارن از گرسنگی 😭😭😢😢
  • ملا IR ۲۳:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    9 2
    خدا قوت ،،،چقدر دستمزد میگیرین عزیزان ،،،،حقتان راچه کسانی میخورن ،،،،خدا قوت خسته نباشین ،،،تف بر وجدان نداشته خیانتکاران مملکتمان
  • صادق IR ۲۳:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    7 2
    هرچه بیشتر روی فرهنگ تفکیک زباله کاربشه،زحمت کارگران شاید کمتربشه،توی تمام رسانه‌ها، از لحاظ حقوقی هم بیشتر رسید گی بشه
  • سپاهان IR ۲۳:۴۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    7 0
    زحمتش مال شما سودش مال دلال
  • جیگر مامان IR ۲۳:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    9 0
    ای کاش به فکر دولت می‌رسید لااقل حقوق این بنده خدا هارو دو برابر می کرد
  • IR ۲۳:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    5 1
    خیلی سخت هست من خودم خیلی وقت هست که پلاستیک ومشمعا را جدا میکنم و جداگانه به کسانی که می‌آیند جمع کنن میدهم ولی اشیای مثل تیغ راواقعا نمی‌دانم چه کار کنم دست کسی را نبرد خدایا همه مارا هدایت کند و به شما قشر زحمت کش روزی فراوان و سلامتی بده
  • Saeed IR ۲۳:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    7 1
    صدا و سیما که ثانیه ای رو به خاطر تبلیغات جنسهای بنجول از دست نمیده ولی دریغ از ثانیه ای آموزش.از آموزش زندگی و ترافیکی و سیاسی و اجتماعی بگیر تا آموزش چیزهای معمولی،مگه چی میشه روزی چند دقیقه صرف آموزش بشه؟
  • IR ۲۳:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۸
    6 0
    مسوولین برن از کشورهای پیشرفته یاد بگیرن ۴ تا دستگاهه پیشرفته بیارن که نیاز به کارگر نداشته باشه
  • مسعود IR ۰۰:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    4 0
    گزارش بسیار عالی و اثر گذاری بود تا امروز دغدغه من فقط رساندن کیسه زباله به سطل زباله بود ولی از امروز داستان کیسه زباله انداخته شده برایم مهمتر است و سعی می کنم هرگز اشیا برنده را مستقیم در کیسه نیندازم
  • بهزاد IR ۰۰:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    3 1
    سلام و خسته نباشید به شما کارگران عزیز و گرامی و ارزوی سلامتی برای شما و خانواده محترمتون ضما از طرف خودم و خانواده ام بابت احتمال اشتباهاتی که در تفکیک زباله ها داشتیم و احیانا باعث صدمه به دستهای عزیز هر کدوم از شما شده معذرت خواهی میکنم امیدوارم ما را ببخشید و قول میدم که با دقت خیلی زیاد زباله های خودمون رو تفکیک کنیم ارادتمند تک تک شما هستم
  • محسن IR ۰۰:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    7 0
    اکثریت این کارگران افغان های پیچاره استن😭😭😭
  • اوا IR ۰۰:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    4 0
    به نظرم این مستند بارها باید از تلوزیون پخش بشه من خودم و خانواده ام شروع میکنم تا زباله کمتر و تفکیک انجام بدم واقعا اطلاع نداشتم یک هم وطن این طور اذیت بشه قلب ادم به درد میاد
  • ابولفضل IR ۰۰:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    4 0
    خداوند به شما عزیزان سلامتی بدهد دندان گرم
  • IR ۰۰:۴۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    6 0
    منم ۲۰ سال تو خدمات شهر شهریار هم جارو زدم هم زباله جمع آوری کردم علان ۳ سال هست راننده زباله هستم والا سینم تحمل نفسام ندارد من میدونم آنها چی روزگاری سختی را می‌گذرانند زمان استخدام به ما میگفتن شما با ۲۰ سال بازنشست میشین کار شما جزو مشاغل سخت زیان اوره ولی ۲۲ سال دارم کار میکنم هنوز خبری از بازنشستگی نیست یکی هم نیست به این مسعولین بگه تور خدا این قشر جامه را اینقدر اذیت نکن
  • IR ۰۰:۴۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    2 0
    خدا به همه ی شما صبر و توانایی بده و سفرهای شما برکت بی کران ، الهی آمین.
  • IR ۰۱:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    6 0
    انشالله که خدا نگهدار شما باشد .همیشه سالم وسلامت باشید واقعا باید به شما کفت خدا قوت درود برطرف شما
  • IR ۰۱:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    6 0
    سلام ماهممون میتونیم کار این همه زحمت کش رو آسان کنیم به خاطر خدا به خودمون یه خورده زحمت بدیم . خودمون بعضی اشغال ها را جدا جدا بزاریم پلاستیک ، مقوا هارا ،نون ها را از آشغال ها هم جدا کنیم
  • ناشناس IR ۰۱:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    1 0
    هميشه با عزت باشيد. خدا بشت و بناهتون ويارو ياورتون باشه
  • حسین IR ۰۲:۴۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    3 0
    واقعا که حلالتآن باشه خدایی میگم قدر نشناسی میکنند خدا قوت پهلوانان گمنام در جامعه
  • نفس IR ۰۲:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    3 0
    خدا قوت واقعا خسته نباشید
  • Amir IR ۰۲:۴۵ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    2 0
    انشاالاخدابشما وخانوادتان ارج وپاداش وسلامتی دهد.شماها سربازانی گمنام؛ که ودر خط مقدم میجنگن فرقی ندارید.ای کاش حق و حقوقتان طوری بود که این کار پرمشقت را جبران میکرد...دستان تک تک تان رامیبوسم.
  • هموطن IR ۰۳:۵۰ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۹
    5 0
    درودبه شرفشون یکی ازکارگرا گفت که هفده ساله داره کارمیکنه ولی به نظرمن بایدبعدازپانزده سال بازنشست بشن .حقوقشونم کمترازبیست میلیون نباید باشه چون کارشون بعداً عوارض زیادی داره وحتمابیمارمیشن وپول زیادی خرج بیماریشون میشه.خدا حقشون روحلال کنه.واقعا غیرت دارن.